پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است : سوال پرسیدن علاوه بر اینکه می تواند یکی از کلید های اصلی در ایجاد و شروع هر ارتباطی باشد امکان حفظ گفتگو در مسیری درست و سالم را فراهم می آورد. بنابراین به درستی می توان تاکید کرد که سوال پرسیدن هنری است که اگر آگاهانه مورد توجه و تاکید قرار گیرد افق های ارزشمندی را در برابر ما می گشاید و در نتیجه پاسخها و نتایجی ارزشمند را نیز در پی خواهد داشت.
هنر پرسش و پاسخ : در دفتر یک موسسه آموزشی نشسته بودم که یکی از دانشجویان وارد شد و حدود 15 دقیقه در مورد اینکه به دلیل مهاجرت لازم است مدرک تحصیلی خود را زودتر (زودتر از تمام شدن دوره) دریافت کند توضیح داد.
مسئول آموزش توضیح داد که بر اساس آیین نامه های آموزشی نمیتواند چنین کاری را انجام دهد. اصرار دانشجو ادامه داشت و احساس کردم به تدریج طرف مقابل نرم تر شده و به نظر میرسید با چند دقیقه گفتگو میتوان او را به صدور چنین مدرکی (مستقل از اینکه این کار تا چه حد قانونی است) قانع کرد.
در حساس ترین لحظه دانشجو یک سوال عجیب پرسید: یعنی میخواهم بدانم تا به حال، شما واقعاً برای هیچکس چنین کاری انجام نداده اید؟مسئول آموزش که گویی بار سنگینی را از دوشش برداشته بودند، نفس راحتی کشید و گفت: ممنونم. از سوال خوبتان ممنونم. دقیقاً مشکل همینجاست. ما هیچوقت تا به حال این کار را انجام نداده ایم چون کاملاً خلاف قوانین آموزشی است.
بحث برای چند دقیقه ای ادامه پیدا کرد و در نهایت دانشجو از اتاق بیرون رفت.
من از سوالی که مطرح شد بسیار متأسف شدم. در دلم از آن دانشجو پرسیدم: چه انتظاری داشتی؟ انتظار داشتی بگوید بله قبلاً برای دیگران انجام داده ایم اما برای تو انجام نمی دهیم؟!
این سوال نمونه ای از سوالهایی است که نباید در مذاکره پرسیده شود. به همین دلیل عموماً مذاکره کنندگان توصیه میکنند قبل از اینکه سوالی را مطرح کنید، در ذهن خود آن سوال را مرور کنید و ببینید جوابهای احتمالی چنان سوالی چه خواهد بود. آیا علاقه دارید چنین پاسخی را بشنوید؟
ارتباط موفق و موثر مهارتی است که همه باید داشته باشند زیرا رمز رسیدن به موفقیت و پیشرفت درجوانب مختلف زندگی است. همه ارتباط برقرار میکنند اما اینکه یاد بگیرید چطور خوب ارتباط برقرار کنید نیازمند داشتن مهارت است. برای اینکه در کار و تجارت موفق شوید (یا هر عرصه دیگر از زندگی)، باید بتوانید مهارتهای ارتباطی را خوب یاد بگیرید. برای بعضیها ارتباط برقرار کردن ساده است. بعضیها ذاتاً استاد ارتباط برقرار کردن هستند و اعتمادبه نفس بسیار زیادی برای اینکار دارند. اما بقیه چطور یاد میگیرند که با دیگران ارتباط برقرار کنند
هنرمندانه سوال بپرسید : یکی از سریعترین راهها برای شکستن قفل سکوت پرسیدن سوالهایی است که بهتوان آنها را خیلی راحت با بله یا خیر جواب دارد. با پرسیدن سوالی که به یک جواب با جزئیات بیشتر نیاز هست، فرد مقابل باید توضیح بیشتری بدهد و اطلاعاتی که دارد را در اختیارتان بگذارد.
بخشی از ارتباط موفق یاد گرفتن این است که سوالاتی را مطرح کنید که فرد مقابل را به فکر کردن وا دارد. یک چیز به دیگری منتهی میشود و در مدت کوتاهی داستانهایی بین دو طرف منتقل میشود و یخ رابطه میشکند.
آب و هوا را فراموش کنید و بحث را از ت و مذهب هم دور کنید. درمورد لباسی که طرف مقابلتان پوشیده است نظری بدهید. البته باید سعی کنید که طرفتان را با سوالاتتان بمباران نکنید. این باعث میشود فرد معذب و خسته شود. یادتان باشد مکالمه را نباید به بازجویی تبدیل کنید.
وقتی میخواهید اسم کسی را بپرسید، فورا آن را تکرار کنید. بلند گفتن یک اسم کمک میکند بهتر در خاطرتان بماند. از اسم طرف مقابلتان در طول مکالمه استفاده کنید و لبخند زدن هم فراموش تان نشود.
دو بار گوش کنید، یک بار حرف بزنید : میگویند به یک دلیلی خدا دو گوش و یک دهان به شما داده است. دلیل آن این است که باید دوبرابر آنچه که حرف میزنید، گوش دهید. درارتباط با مهارتهای مردمی، این یعنی وقتی فرد مقابلتان صحبت میکند، باید همه توجهتان را به او بدهید. نباید غرق این فکر شوید که بعد از آن شما چه باید بگویید یا بعداً چه اتفاقی میافتد یا هر فکر بی ارتباط دیگری. تمرکز کنید، اطلاعاتی که ارایه میشود را جذب کرده و راهی برای دنبال کردن صحبت او با پرسیدن یک سوال مرتبط با موضوع پیدا کنید.
در چیزهایی که طرف مقابل تان علاقه دارد، علاقه نشان دهید و اگر موضوع بحث چیزی است که هیچ از آن نمیدانید، میتوانید از آن به نفع خودتان استفاده کنید. اطلاعات بیشتر در مورد آن موضوع کسب کنید. اعتراف کنید که برایتان موضوع آشنایی نیست و از او بخواهید که بیشتر درمورد آن با شما حرف بزند. مردم دوست دارند چیزهایی که میدانند را با بقیه درمیان بگذارند و این اعتماد به نفس آنها را خیلی بالا میبرد. وقتی موضوع مورد علاقه طرف مقابلتان را پیدا کردید، دیگر هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت.
هنر گوش کردن : در ادامه آنچه بسیار اهمیت دارد خوب گوش کردن است. این امراز دو وجه حائز اهمیت است. یکی اینکه خوب گوش کردن به معنای احترام گذاشتن به فرد مقابل است و از سوی دیگر لازم است تا با توجه تام و تمام به سخنان مخاطب ، امکان طرح سئالاتی اساسی تر و کاوشگرانه تر را نیز فراهم نمود و در نتیجه نکات مندرج و گاه بیان نشده در قالب واژگان فرد را دریافت تا در ادامه گفتگویی عاری از آسیبهای ناشی از شنیدن سرسری و بن بست گونه حاصل شود.
شنیدن معمولی با گوش دادن متفاوت است.در شنیدن تنها اصوات را حس میکنیم بدون تلاش برای درک آنها و بدون توجه به معنای آنها . در حالیکه هنگام گوش دادن بدنبال درک معنا و درک طرف مقابل ، حس او، فهمیدن او و دیدن موضوع یا مساله از زاویه و منظر او هستیم. در گوش کردن قصد داریم تا نه فقط معنای کلمات بلکه آنچه بین کلمات است اما نگفته می ماند را نیز درک کنیم. با بکارگیری هنر گوش دادن میخواهیم ابتدا درک کنیم و دنیا را از منظر و دریچه چشم طرف مقابل ببینیم بعد سخن بگوییم. چه بسا موضوع وآنچه مورد نظر ماست اساسا برآورده شده باشد.
منبع: جزوه درسی اصول و فنون مذاکره کارشناسی ارشد، موسسه آموزش عالی نوین
سوال ,یک ,پرسیدن ,ارتباط ,موضوع ,مقابل ,است که ,ارتباط برقرار ,گوش دادن ,از آن ,گوش کردن
درباره این سایت